اینجا گریبایدوف را کشتند
- 22 دی 1399
- دروازه تهران
- یک نظر

تاریخ گم شده در گذر ایلچی
شروین راد
گذر ایلچی در منطقه بازار تهران یکی از گذرهایی است که کم اتفاق تاریخی به خود ندیده است، مهمترین آن حمله به سفارت امپراطوری روسیه و قتل وزیر مختار روس. گذری که حالا جز یک درخت کهنسال و یک سردر نیمه مخروبه نشانی از تاریخی که در آن گذشته را ندارد، هرچند که نامش هنوز حفظ شده است.
الکساندر سرگوییچ گریبایدوف، شاعر و نمایشنامهنویس روس شاید وقتی نمایشنامههایش را مینوشت و برای هر شخصیتش داستانی خلق میکرد، فکرش را نمیکرد که داستان زندگی خودش در گذری کوچک از شهر تهران به پایان برسد. حضور و فعالیت در سیاست هر چند گریبایدوف را یکبار به زندان انداخت اما سر آخر او که وزیر مختار روسیه در ایران شد و در عهدنامه ترکمانچای هم دخالت داشت، جانش را در تهران از دست داد. گریبایدوف پس از عهدنامه آرام آرام راه تهران را پیش گرفت و بعد هم با تقدیم استوارنامه خود به فتحعلی شاه وزیرمختار روسیه در تهران شد.
روز واقعه
عهدنامه ترکمانچای در ۲۰ بهمن ۱۲۰۶ در منطقهای به همین نام میان عباس میرزا ولیعهد وقت ایران و گریبایدوف امضا شد و به جدایی بخشهای وسیعی از خاک ایران و الحاق آن به روسیه، اخذ غرامت ۲۰ میلیون روبلی از ایران و ضبط نسخ خطی کتابخانه شیخ صفی اردبیلی و انتقال آن به روسیه انجامید. گریبایدوف پس از امضای این معاهده ۴۰ هزار روبل روسی پاداش و کوتاه مدتی بعد به عنوان سفیر روسیه در تهران، ارتقا مقام گرفت. کشته شدن گریبایدوف در ساختمان قدیم سفارت روسیه در بازار تهران به این دلیل بود که او از مردان ایرانی خواسته بود زنان گرجی و ارمنی خود را که مدتها در ایران اقامت داشتند و مسلمان شده و به ازدواج مردان ایرانی در آمده بودند، به سفارت روسیه مسترد کنند. گریبایدوف اما پا را فراتر گذاشته بود و بر اساس آنچه در منابع تاریخی آمده است پس از آنکه او ۲ زن گرجی مسلمان را که در خانه آصفالدوله زندگی میکردند با خود به سفارت قدیم روسیه (خانه- باغ ایلچی) برد، علمای مذهبی و مردم تهران به این اقدام اعتراض کردند و به خانه – باغ ایلچی هجوم بردند و گریبایدوف و همراهانش را در سفارت به قتل رساندند. در منابع تاریخی چنین آمده است که مردم شهر به یک باره بشوریدند و غوغا برداشتند و در مسجدی که میرزا مسیح تهرانی امام جماعت بود این غوغا فزونی یافت؛ اما رأی علما در قتل ایلچی نبود بلکه غرض ایشان تهدید ایلچی و استرداد زنان مسلمه بود؛ اما عوام به یکباره حدود ۱۰۰ هزار مرد و زن غوغا کنان به سمت خانه گریبایدوف رفتند. عوام چنین پنداشتند که منظور به قتل ایلچی و همراهان است و این یک جهاد حساب میشود. در صبح روز واقعه ۴ شنبه ششم شعبان، هر کس در شهر بود از بومی و غیر بومی و نوکر و رعیت و غیره با آلات و ادوات جدال روی به سرای ایلچی کرد. در آخر داستان زندگی گریبایدوف در ظهر آن به پایان رسید.
سفارتی که دیگر نیست
سفارت روسیه آن زمان که امروزه در مرکز خرید بازار تهران قرار گرفته و حالا دیگر هیچ نشانی از آن همه اتفاق عجیب و غریب قبل و بعد از مرگ گریبایدوف ندارد. روسها شاید از سر اتفاقات تلخی که در آنجا رقم خورد، بنا را رها کردند و سالهاست که یک کارگاه تولیدی در این محل فعال است و آرام آرام نشانههای تاریخی این بنا را حذف میکند. احمد مسجد جامعی در شورای شهر قبلی از وضعیت این بنا بازدید کرده و گفته بود: «این بنا از نظر تاریخچهٔ دیپلماسی، اهمیت فوقالعادهای دارد. بهتر است وزارت امور خارجه این بنا را بخرد و سازمان میراث فرهنگی نیز مرمت و بازسازی این عمارت را بر عهده گیرد. ضمن آنکه درختان کهنسال محوطه باید حفظ شوند.» با این وجود کسی به فکر رسیدگی به ته مانده بنای تاریخی ایلچی در گذر ایلچی نیست. منطقهای که میتواند مرکزی جالب توجهی برای تورهای متفاوت تهرانگردی باشد با این وجود که گرد فراموشی در این محل ریختهاند و راهی هم برای بازدید آخرین نشانههای تاریخی در ایلچی نیست.
۲۲ دی ۱۳۹۹ – روزنامه چندرسانهای دروازه تهران