تهران در کتاب خاطرات نخستین سفیر آمریکا در ایران – دروازه تهران

سفیر هنر دوست
باربد اعلایی
در پژوهشها تاریخی سفرنامهها از اعتبار ویژهای برخوردارند. نگاه کنجکاو سفرنامه نویس بخصوص زمانی که نگاهی خارجی باشد و از بیرون به یک جامعه نگاه کند، نکتههای زیادی در خود دارد. در ارتباط با با دوران قاجار با توجه به فراگیر نبودن عکاسی در آن روزگار ارزش این سفرنامهها دو چندان میشود. یکی از مهمترین سفرنامههایی که شناخت دوران قاجار و روزگار ناصری میتواند مورد استفاده قرار بگیرد، سفرنامه است. اولین قرار داد همکاری بین ایران و آمریکا برای ایجاد روابط سیاسی ۲۳ خرداد ۱۲۳۶ شمسی برابر با ژوئن ۱۸۵۷ میان ایران و آمریکا منعقد شد اما ۲۵ سال بعد از این قرار داد بود که کنگره آمریکا تاسیس سفارتخانه در ایران را تصویب کرد و بنجامین به عنوان اولین سفیر آمریکا در ایران انتخاب شد.
او همیشه در زندگیاش نسبت به فرهنگ جوامع شرقی کنجکاو بود و به همین خاطر نسبت به این ماموریت بیش از یک ماموریت اداری علاقمند نشان میداد. او سال ۱۸۸۲ از آمریکا با کشتی عازم ایران شد. چندین کشتی عوض کرد تا در نهایت در بندر طرابوزان پا به خشکی گذاشت. در ادامه خود را به تفلیس رساند. از آنجا با قطار به باکو رفت و در نهایت با یک کشتی روسی به بندر انزلی رسید. مقصد نهایی طبیعتا به دلیل ماموریتش پایتخت و تهران بود. او ابتدا در یکی از عمارتهای دولتی ساکن شد. ولی بعدتر محلی را در نزدیکی خیابان فردوسی فعلی برای تاسیس سفارت آمریکا اجاره و در جعفر آباد شمیران سکونتگاه ییلاقی و تابستانی سفارت را برپا کرد.
بنجامین از سوی چستن آلن آرتور رئیس جمهور آمریکا از حزب جمهوری خواه حکم سفیری خود را دریافت کرد. وقتی در سال ۱۸۸۵ حزب دمکرات در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید، بنجامین به آمریکا فراخوانده شد. او ابتدا یادداشتها و خاطراتش به شکل پاورقی در چند نشریه منتشر کرد اما از جایی تصمیم گرفت که ایدهاش را گستردهتر کند و کتابی درباره ایران و ایرانیان بنویسد. بخصوص اینکه او در بازگشت با انتقادهای جامعه سیاسی کشورش روبرو شده بود.
از سوی دیگر جامعه سیاسی آمریکا هیچ شناختی از ایران و فرهنگ ایرانی نداشت. در آن زمان ایالت متحده آمریکا از جمله بازیگران صحنه سیاسی خاورمیانه به حساب نمیآمد. به طور کل کشورهای خارجی دیگر به نوعی تماشاگر جدال انگلستان و روسیه بر منافعشان در ایران بودند. جدالی که بنجامین اعتقاد داشت کار توسعه و پیشرفت ایران را با مشکل مواجه کرده اما از سوی دیگر باعث شده که استقلال ایران حفظ شود چرا که هر کدام از این ابر قدرتها از نفوذ کامل دیگری جلوگیری میکنند.
هنر و فرهنگ
اما آنچه کتاب «ایران و ایرانیان» بنجامین را در مقام سندی ارزشمند قرار میدهد نگاه کنجکاو او به فرهنگ ایرانی بوده است. دقت بنجامین در هنر ایرانی باعث میشود که گزارشهای او یکی از معتبرترین روایتها درباره تکیه دولت تهران به حساب بیاید. او به شدت دلبسته کاشیکاریها و هنریهای تزئینی ایرانی میشود. علاوه بر این او توصیفهای ریزبینانهای هم از شهر تهران دارد. از میان توصیفهایش از ساختمانهای تهران شاید برای مخاطب امروز روایت سفیر از با فردوس شمیرانات خواندنی باشد.
بنجامین نوشته است:« این ساختمان و باغ که به عقیده من پر خرجترین ساختمان شمیران به شمار میرود یاغ فردوس است…در وسط باغ و محوطه وسیع، ساختمان اصلی که باید آن را یک قصر نامید واقع شده است. در مرحله اول چیزی که در قصر جلب نظر میکند استحکام مخصوص بنا و دیوارهای قطور و ستونهای عظیم آن است. با آنکه چنارهای کهن و بزرگ قصر را احاطه کردهاند، معهذا قصر آن قدر عظمت دارد که کاملا از وسط این درختان بزرگ خود نمایی میکند».
بنجامین در فصلی دیگر این امکان را پیدا میکند که دو روز در تکیه دولت به تماشای تعزیه بنشیند و بسیار تحت تاثیر معماری و شیوه اجرایی تعزیه قرار میگیرد. او نوشته است:«و سط تکیه از بالا یک چلچراغ عظیم و باشکوه آویخته بودند که چهار چراغ برق قوی در شاخههای اطراف آن روشن میشد.و بدین ترتیب از آخرین اختراع برای روشنایی استفاده شده بود. در اطراف تکیه و در غرفههای مختلف آن فانوسها و لوسترهای رنگارنگ بسیار زیادی نصب شده بود که در آنها شمع روشن میکردند و با یک حساب دقیق به این نتیجه رسیدم که روی هم رفته پنج هزار شمع در این لوسترها و فانوسها و شمعدانها میسوزد و در تاریکی شب تکیه را چون روز روشن میکند و منظره بسیار تماشایی و با شکوهی به آن میدهد»
سفیر ایران دوست
هر چند بخش عمدهای از توصیفها و روایت های بنجامین به شهر تهران باز میگردد اما او به این قناعت نمیکند و تلاش کرده است که نمایی کلی از وضعیت ایران به مخاطب کتاب خود ارائه دهد .به طور کل بنجامین این شانس را داشت که زمان حضورش در ایران دولت آمریکا ایدهای برای حضور و استعمار در ایران نداشت. همین باعث شد که بنیامین بیش از آنکه به عنوان یک سفیر در ایران حضور پیدا کند به عنوان یک شرق شناس در اینجا حاضر شود.
بنجامین در فصل آخر کتاب خود مینویسد« کسانی که تصور میکنند ایران به مرحله سقوط کامل رسیده و قریبا نابود خواهد شد اشتباه بزرگی مرتکب میشوند و درست بر خلاف نظر آنها ایران باقی خواهد ماند و تجدید حیات خواهد کرد» او همچنین در توصیف استقلال طلبی ایرانیها نوشته است:« اگر یک نفر از ایرانیها بپرسد که در ته قلب با کدام یک از کشورهای روسیه و انگلستان خوب هستند و ترجیح میدهند که روس یا انگلیس در ممکلت آنها نفوذ نماید، شکی ندارم که جواب خواهد داد از هر دو کشورها یعنی انگلستان و روسیه، نفرت دارند و از خدا میخواهند که ریشه هر دوی آنها را از زمین بکند ونیست و نابودشان کند»
بخشهایی از «کتاب ایران و ایرانیان در عصر ناصرالدین شاه» که عنوان انگلیسی آن «ایران و ایرانیان» است نخستین بار به شکل پاورقی در در روزنامه اطلاعات با ترجمه محمدحسین کرد بچه منتشر شد. مترجم بعدها اقدام به ترجمه کامل این کتاب کرد که نخستین بار در سال ۱۳۶۳ در انتشارات جاویدان منتشر شد. چاپهای بعدی این کتاب به انتشارات اطلاعات منتقل شد و سال ۱۳۹۴ چاپ سوم آن در اختیار علاقمندان تاریخ و سفرنامهها قرار گرفت.
۲۷ شهریور ۱۳۹۹ – روزنامه چندرسانهای دروازه تهران