خانه به دوشی چه تبعاتی برای پایتخت داشته است؟ – دروازه تهران
- 10 آذر 1399
- دروازه تهران
- یک نظر

مردمی با خاطرات مات
زهرا داستانی
۱۴ میلیون ایرانی زندگی و کار در تهران را برگزیدهاند. این شهر برای بسیاری از آنها محلی برای گذار است و جایی برای کار کردن؛ اما برای عدهای دیگر شهری است برای ساکن بودن. آنها حتی اگر مهاجر باشند در این شهر تشکیل خانواده میدهند و نیازمند سقفی بالای سر خود هستند.
چند سالی میشود که درآمدها در ایران، کفاف هزینههای زندگی بسیاری را نمیدهد. این موضوع خاص شهرها نیست. خشکسالی و ورشکستگی آب روستاییانی را که از کشاورزی، دامداری و… روزگار میگذراندند با چالشی بزرگ مواجه کرده است. ۲۲ مرداد ۹۳، سید ابوالفضل رضوی، معاون وقت توسعه روستایی و مناطق محروم معاون اول رئیس جمهوری بیان کرده است که «هزینه خانوارهای روستایی در برخی از استانها در حال حاضر بیش از درآمد آنها است و این باعث شده که روستاییانی که زمانی درآمد خوبی داشته و بسیاری از نیازهای شهرنشینان را برطرف میکردند، امروزه نیازمند کمک جوانانی باشند که از این روستاها به شهر مهاجرت کردهاند.»
تهران مقصد اصلی مهاجران
تهران از مقصدهای اصلی این مهاجران است. شهری که امروزه اصلیترین ساکنان آن را مهاجرانی تشکیل میدهد که از سایر استانهای کشور به این شهر آمده، در آن اقامت و کار میکنند. طبق دادههای مرکز آمار ایران از مجموع ۲ میلیون و ۶۲ هزار مهاجری که از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ از استانی به استان دیگر مهاجرت کردهاند، مقصد حدود ۲۵ درصد از آنان یعنی جمعیتی نزدیک به ۵۱۷ هزار نفر استان تهران بوده است. پس از آن شهر همجوار تهران یعنی استان البرز با سهم ۱۰.۱ درصدی یعنی نزدیک به ۲۰۸ هزار نفر بیشترین تعداد مهاجران را در خود اسکان داده است. هرچند گزارشی از دلایلی که سبب شده تا مهاجران استان البرز را برای مهاجرت و زندگی انتخاب کنند وجود ندارد اما گمانهزنیها حکایت از آن دارد که احتمالاً این افراد با هدف زندگی در تهران تصمیم به مهاجرت گرفتهاند اما به دنبال بالا بودن هزینههای زندگی و اجاره خانه در تهران راهی استان البرز شدهاند. مهدی جوهری، معاون وقت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری کل استان البرز در تیرماه ۹۷ در این باره گفته است: «مهاجرت به استان البرز از استانهای دیگر انجام میگیرد که دلایلی مانند بیکاری، فقر، آلودگی هوا و نبود امکانات رفاهی مناسب دارد. نزدیکی استان البرز به تهران از جمله دلایلی است که مهاجرانی که خواهان مهاجرت به مرکز کشور هستند را به سوی این استان میکشاند.»
۴۳ درصد تهرانیها اجارهنشین هستند
اما مهاجرت از استانهای دیگر به شهرهای بزرگ با تبعات بسیاری همراه بوده است. بعد از تأمین شغل و درآمد، تأمین محلی برای اقامت و اسکان مهاجران از بزرگترین چالش شهرها است.
افزایش تقاضا برای مسکن استیجاری در شهرهایی چون تهران که مقصد اصلی مهاجران است در طول دههها رشد اجارهنشینی را پدید آوردهاند. از آنجایی که عمده مهاجران به دلیل فقر و بیکاری راهی تهران شدهاند، تنها گزینه پیش رویشان برای زندگی خانههای اجارهای چند ده متری در مناطق ارزاننشین تهران یا شهرهای حاشیهای است. بر اساس گزارشهای منتشر شده از سرشماری سال ۱۳۹۵ در کل کشور ۳۰.۷ درصد خانوارها اجارهنشین بودهاند که بیشترین درصد خانوارهای اجارهنشین به ترتیب در استانهای تهران با ۴۳.۵ درصد، البرز با ۴۱ درصد اختصاص داشته است.
مهاجران ماشین خواب
موج مهاجرت به تهران و عدم توان اجاره مسکن در این شهر در سالهای اخیر به حدی رسیده که مسئولان از «ماشین خوابی» مهاجران در پایتخت خبر دادهاند. محسن پورسید آقایی، معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران در مرداد ۹۸ در نشست مسافربرهای اینترنتی گفته است: «ما جوانانی را میبینیم که با کمک یکدیگر ماشین خریده و محلاتی را به عنوان پاتوق و گعده در نظر گرفته و ماشین خوابی میکنند. اینها جوانان شهرهای دیگری هستند که به دلیل نبود شغل به تهران میآیند و میبینیم که محلات تهران بین آنها تقسیم شده است و بچههای یک استان در یک محله و استانهای دیگر در محلات دیگر جمع میشوند و در خودروهایشان میخوابند.»
تبعات خانه بدوشی تهرانیها برای شهر
پدیده اجارهنشینی و ماشین خوابی در تهران اما تنها از منظر اقتصادی حائز اهمیت نیستند. بُعد اجتماعی این دو پدیده میتواند تبعات بسیاری بر شهر فرا قومیتی چون تهران داشته باشد.
شاید بتوان گفت امروزه دیگر «خانه» در ذهن تهرانیها نمیتواند آن پایگاه امن استقرار باشد. حالا سراسر محلات تهران را اغلب آپارتمانهایی با ساکنانی تشکیل دادهاند که هرساله یا هر چند سال یکبار محل اسکان خود را تغییر میدهند. آنها در جریان این خانه بهدوشی گاهی مجبورند محله خود را هم تغییر دهند. اتفاقی که تا دهههای ۵۰ و ۶۰ در تهران کمتر رخ میداد و بچهها اغلب در یک محله رشد میکردند و به بلوغ میرسیدند.
خانههای بیخاطره
همچنین با رشد شهرنشینی و افزایش میل استقلال در جوانان در دهههای اخیر در تهران، شمار مستأجران جوان و مجرد رو به افزایش گذاشته است. مستأجرانی که به خاطر دردسرهای اسبابکشی از خانهای به خانهای دیگر معتقدند باید جمع و جور زندگی کنند. از این رو بسیاری از وسایل و خاطرات خود را در خانه پدری و مادری باقی میگذارند و زندگی در یک چهاردیواری را با هدف استقلال فردی برمیگزینند. حتی به خاطر تنشهای ثانویه با صاحبخانهها ترجیح میدهند قاب عکسی به دیوار نزدند یا خانه را مطابق خواسته خود تزیین و دکور نکنند.
اما حاصل این زندگی استیجاری تبدیل شدن تهران به محلی برای گذار است. شهری که کمتر کسی احساس تعلق نسبت به آن میکند و این عدم تعلق به شهر سبب میشود کمتر کسی در جهت رفع آسیبهایی که به شهر وارد میشود، داوطلبانه بکوشد.
خاطرات در پی زندگی با انسانهایی که دائماً در تماس با یکدیگرند در طول سالیان متمادی پدید میآیند. زندگی در خانههای اجارهای اما انبوهی خاطره مات برای ساکنان آنها باقی میگذارد. این ماتی خاطرهها سبب میشود که به روح و روان آنها لطمه وارد شود و یاس و ناامیدی در آدمها بالا بگیرد. شاید از همین رو باشد که تهران از منظر بسیاری از شهروندانش شهر خاکستری و غمگینی است.
۱۰ آذر ۱۳۹۹ – روزنامه چندرسانهای دروازه تهران