طهران قدیم در روایت عبدالله مستوفی – دروازه تهران

گزارش دست اول از خیابانهای تهران
باربد اعلایی
یکی از مهمترین منابعی که در شناخت دوره قاجاریه مورد استفاده قرار میگیرد کتاب دوجلدی « شرح زندگانی من» نوشته عبدالله مستوفی است. کتابی که از آن به عنوان گزارشی از تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه یاد میشود. عبدالله مستوفی از خاندانی بود که به عنوان مستوفیها و دیوان سالارهای دربارهای قاجار شناخته میشدند. از همین رو او تسلط زیادی به شیوه اداری دربارهای قاجار داشته است. گاهی ادبیات همدلانه او با قاجارها در کتابش مشخص است.
مستوفی البته از ایرادات کشور داری قاجارها نمیگذرد اما نثر و موضوعاتی که به میان میکشد گاهی نشان از این دارد که او میخواسته با کتابش پاسخی بدهد به این تصور رایج که دربارهای قاجار تنها دربار گردش و خوشگذرانی بوده است. مستوفی مقدمه کتاب خود را خرداد ۱۳۲۱ شمسی نوشته است. در دوران رضا شاه نوشتن همدلانه با روزگار قاجارها تقریبا ممکن نبود. اما با کنار رفتن او تا چند سال این فرصت برای اهل قلم و پژوهش پیش آمد که با خیالی آزادتر بنویسند و بگویند. اما در روایت مستوفی آنچه بیش از همه اهمیت دارد پرداختن او به جزئیات است. قیمت کالاها، میزان برش برف و حتی روایتهای شفاهی که میان مردم درباره حاکمان در جریان بوده، چیزهایی نیست که در هر منبعی بتوان آنها را جستجو کرد
تهران قاجار چگونه برپا شد
مستوفی دلایل انتخاب تهران به عنوان پایتخت را چنین روایت میکند:« آقا محمدخان تهران را پایتخت خود قرار داد. برای انتخاب این شهر ده بیست هزار نفری جهت پایتخت، جز نزدیکی این شهر به بلوکات نسبتا حاصلخیز و قرب جوار آن به مسکن ایل افشار ساوجبلاغ و عرب ورامین که هواخواهان او بودهاند و همچنین نزدیکی به استرآباد و مازندران که در حقیت ستاد نیروی او بوده است راهی نمیتوان فکر کرد. این پادشاه علاقهای به باقی گذاشتن نام خود از راه ابنیه عالیه نشان نداده و از او جز تخت مرمر که اسلوب ساختمان آن همان طرز ساختمان تالارهای عمارت کریمخانی شیراز، و اثر هوا و هوس دوره اسارتش بوده است، بنایی معروف نیست.»
باغ عباس آباد و رودخانه کرج
مستوفی آباد شدن باغهای عباس آباد را کار حاجی میرزا آقاسی عنوان میکند که ۱۲ سال صدراعظم محمد شاه قاجار بود. مستوفی مینویسد:« حاجی میرزا آقاسی اوقات خود را بین کارهای دفتری و امور کشاورزی تقسیم میکرده، هر وقت از یکی خسته میشده به دیگری میپرداخته است. باغ عباس آباد در سه چهار کیلومتری بیرون دروازه دولت، آباد کرده اوست که اکثر اوقات به این باغ میرفته و با لباس مخفف به عملهجات سرکشی میکرده و بعضی از کارکنان دولت را هم گاهی با همان لباس میپذیرفته و راجع به کارهای دولتی با آنها مذاکره مینموده است».
گفته میشود با آنکه حاجی میرزا آقاسی آن صدر اعظمی نبود که بتواند ایران را از دوازههای جهان مدرن عبور دهد اما در نهایت به فکر آبادی ایران و پایتخت بود. از همین رو به فکر انتقال و مهندسی آب افتاد. انتقال آب رودخانه کرج به تهران یکی از کارهای او بوده که در آباد شدن تهران نقش مهمی داشته. علاوه بر این او به دنبال انتقال آب رودخانه جاجرود به شهر ری بود که این نیمه کاره ماند.
قحطی تهران
مستوفی همچنین روایتی دارد از قحطی سال ۱۲۸۸ قمری و تاثیر آن در تهران. او گفته است قیمت نان بر اثر قحطی که نتیجه بارش کم ، مرگ و میر بالای دامها و گسترش بیماری حصبه بوده در این سال به پانزده، شانزده برابر قیمت عادی میرسد. در این هنگام مردم تهران این ترانه مردمی را میخواندهاند:« شاه کج کلاه، رفته کربلا، گشته بی بلا/ نان شده گران، یک من یک قران، یک من، یک قران/ ما شدیم اسیر، از دست وزیر، از دست وزیر»
مستوفی مینویسد:« مجبور شدند از روسها استمداد کنند و شاید برای دفعه اول پای آرد روسی که چون از حاجیطرخان حمل میکردند به آرد حاجیطرخان معروف گردید به ایران باز شد… این اول دفعهای بود که ناصرالدین شاه در سلطنت خود با چنین پیشامدی مواجه شده و سبب گردیده است که در آتیه، همیشه حساب کار نان شهر تهران را داشته و تحت مراقبت مخصوص خود نگه دارد.»
شرح زندگانی روایی
جلد اول کتاب مستوفی به دو بخش اصلی تقسیم میشود. در بخش اول او به روایتهایی از تاریخ قاجار میپردازد که پیش از تولد او اتفاق افتاده است. اما در بخش دوم به روزگاری میپردازد که خود آن را تجربه کرده و دیده است. خانه خانواده او در محله سرچشمه تهران بوده است و او روایت تقریبا مفصلی از معماری خانهها و شکل کوچهها ارائه میدهد. روایتهای مستوفی از تهران آن روزها برای مخاطب امروز خواندنی و گاه عجیب و غریب است. از خواندنی ترین روایتهای مستوفی روایت او خوشنویس به نام آن روزگار یعنی میرزا رضای کلهر است.
خانه کلهر نزدیک تکیه دباغ خانه سنگلج بوده و عبدالله مستوفی روایت دست اولی از محله سنگلج و زندگی میرزا رضای کلهر ارائه میدهد. روایتهای مستوفی از روضهخوانیها، نذری پزانها، تکیه دولت و تکیههای اعیان و رجال از دیگر خواندنیهای روایت او به حساب میآید. روایتهای موستوفی خواندنی کم ندارد. نویسنده در ادامه کتاب شرح خود از دوران مظفرالدین شاه را ارائه میدهد و به نوعی روایتهایش تا آغاز سردار سپه شدن پهلوی اول ادامه پیدا میکند. کتاب« شرح زندگانی من» در سالهای اخیر در به شکل دو جلدی در نشر هرمس و به شکل سه جلدی در انتشارات زوار منتشر میشود.
۳۰ شهریور ۱۳۹۹ – روزنامه چندرسانهای دروازه تهران
از میان خبرها: تهران در کتاب خاطرات نخستین سفیر آمریکا در ایران