نگاهی به آیینهای یلدایی – دروازه تهران
- 30 آذر 1399
- دروازه تهران
- یک نظر

بلندترین شب سال در پایتخت
شروین راد
تهران همانطور که آرام آرام جای خودش را در تاریخ پیدا کرد و پایتخت شد، آداب و رسومی خودش را هم پیدا کرد. شهری که از هر گوشه و کنار سرزمین مردم برای زندگی و کار آن را انتخاب کردند و گاهی آداب و رسوم محلی خودشان را آوردند و در تهران پیوند زدند. شب یلدای امسال متفاوتترین شب یلدایی است که ایرانیها به خاطر دارند. حالا کرونا همه را مجبور کرده که درست برخلاف آیین یلدا که شبنشینی و معاشرت با خانواده و دوستان است، از یکدیگر دور شوند. ویروس تنهایی شب یلدای امسال را هم آلوده خود کرده و حالا فرصتی است که نگاهی بیندازیم بر آن یلدایی که تهرانیها در ایام قدیم برگزار میکردند.
علی اکبر دهخدا، آیین شب یلدا را چنین توصیف میکند: «شب چله بلندترین شب سال است که ایرانیان آن را از دیرباز مبارک میدانستند. در این شب ایرانیان با گردآمدن دور آتش، رقص و پایکوبی این شب را جشن میگرفتند. آنگاه سفرهای فراخ و گشاده میگسترانیدند که روی آن آتشدان، عطردان و خوراکیهای گوناگون ازجمله خوراکیهای فصلی و خوردنیهای غیرنوشیدنی مانند نان، شیرینی، حلوا و گوشت قربانی بود.»
او درباره برگزاری یلدا در تهران آورده است: «شب یلدا در نزد تهرانیان قدیم، سمبلی از برکت، تندرستی، فراوانی و شادمانی بود که خویشان، همسایههای خود را دعوت میکردند یا اینکه در منزل بزرگتر خانواده جمع میشدند و بساط سوروسات از آجیل گرفته تا شیرینی، میوه مخصوصاً هندوانه، انار و خربزه فراهم کرده و به خوشگذرانی و شبزندهداری میپرداختند. هندوانه را از این جهت بر سر سفره میگذاشتند که به دلیل کروی بودنش، نمادی از خورشید است و همچنین انار نیز سمبلی از زایش به حساب میآید که با شکستن آن شادی را برای زندگی افراد به ارمغان میآورد. البته باید گفت اکثر میوههای موجود شب یلدا آن دوره، کثیرالدوله بودند که به نوعی از آن جادوی سرایتی نام میبردند که باعث برکت در زندگی میشد. گرفتن فال حافظ نیز در چند سده اخیر به رسوم شب یلدای تهرانیان اضافه شد که مخصوصاً دختران دم بخت خواهان گرفتن این فال بودند و بزرگان با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی یا پر بودنش، آینده را پیشبینی میکردند.»
یلدایی که حالا تنهایی جای خودش را به آن داده از نگاه جعفر شهری، راوی خاطرات شفاهی تهران چنین بوده است: «تهرانیها با میوههای تازه فصل پاییز و میوههای خشکشده تابستان و آجیل از میهمانان پذیرایی میکردند و معتقد بودند که خوردنیهای سفره شب یلدا مثل خوراکیهای پای سفره هفتسین، میتواند طبیعت گرم را سرد طبیعت سرد را گرم کند به این صورت کسانی که از گرمیمزاج رنج میبردند، هندوانه و انار و کسانی که از سردمزاج بودنشان ناراحت بودند توت، کشمش و خرما میخوردند.» آجیل شب یلدا نیز از دیگر تنقلات تهرانیها بود که ترکیب آن نشانی از اعتقاد و تجربه اهالی تهران قدیم به خواص گوناگون میوههای خشک شده بود که بهعنوان «آخشیج» (تضادها) کاربرد داشت. از دیگر سرگرمیهای خانوادههای تهران در آن شب قصهگویی و داستانسرایی بزرگترهای خانواده برای کوچکترها پای کرسی بود؛ از جمله داستانهایی که در آن شب نقل میشد شامل قصه خیر و شر، سنگ صبور، ماهپیشونی و… بود.»
شب یلدایی سال ۹۹ میگذرد و هنوز ویروس تنهایی دغدغه اهالی شهر است و حالا همچنان عدهای نگراناند که جشن زایش نور که قرار است با جشن بهار روزهای تازه را از راه برساند، شاید امسال هم آلوده به کرونا باشد.
۳۰ آذر ۱۳۹۹ – روزنامه چندرسانهای دروازه تهران