نگاهی به هویت بخشی دانشگاه تهران به شهر و شهروندانش – دروازه تهران
- 13 آذر 1399
- دروازه تهران
- یک نظر

با حضور چهارگوشه کشور
زهرا داستانی
هر جا که دانشگاه یا محل علماندوزی برپا شده، هویت مکانی آن دچار دگرگونی و تحول شده است. شاید مهمترین ویژگی علم، دانش و آگاهی تغییر زاویه دید انسانها به زندگی باشد که به دگرگونی هویت مکانها و حتی نحوه توسعه آنها نیز تأثیر میگذارد. دانشگاه تهران یکی از تأثیرگذارترین بناهایی است که در نیم قرن اخیر در تهران احداث شده و توانسته علاوه بر تأثیرگذاری در هویت مکانی شهر تهران، توسعه محیطهای همجوار خود را نیز بر پایه هویتش شکل دهد؛ اما از آنجا که شکلدهنده اصلی هویت مکانها انسانها هستند، باید دید که چگونه سبب شدهاند که این دانشگاه به هویتبخشترین مکان شهر تهران تبدیل شود.
خیابان و میدان انقلاب یکی از پرحادثهترین مکانهای سده معاصر تهران و ایران بوده است. کمتر خیابانی در ایران میتوان یافت که به اندازه این میدان و خیابان حوادث تاریخی معاصر را دیده باشد. به طوری که هر خیابان فرعی، تقاطع و کوچه آن یادآور یکی از حوادث چند دهه گذشته است. آنچه سبب شده تا این خیابان و میدان به حادثهخیزترین و خاطرهانگیزترین خیابان و میدان شهر تهران تبدیل شود دانشگاه تهران بوده است. دانشگاهی با سردری به شکل بالهایی که اندیشیدن را به کسانی که پا به دانشگاه میگذارند، تقدیم میکند.
دانشگاه تهران چگونه هویتبخش شد؟
سال ۱۳۱۲ بود که حکومت وقت در جلسه هیات دولت در رابطه با توسعه تهران و کم و کاستیهایش به این نتیجه رسید که در الگوبرداری از توسعه غربی در تهران دانشگاه را از قلم انداخته است. یک سال پس از این ماجرا در بخشی از اراضی باغ جلالیه تهران دانشگاهی ساخته شد که سالها بعد، این بخش از شهر در جایگاه کانون تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور قرار گرفت.
نام «تهران» بر این دانشگاه نهاده شد تا بار علمی و تحولخواهی را در شهر روبه توسعه تهران بر دوش بکشد. دانشگاه تهران از آن روز به بعد به عنوان اولین دانشگاه مدرن در ایران تبدیل به الگویی برای توسعه دانش و آگاهی در ایران بوده و تمام تحرکاتی که در این دانشگاه صورت پذیرفته زیر ذرهبین سایر دانشگاهها و جامعه علمی کشور قرار گرفته است؛ اما این درجه از اهمیت دانشگاه تهران یکشبه پدید نیامده و حاصل اثرگذاری شخصیتهایی از قشر دانشگاهی و روشنفکر بوده است.
مسیری که دانشگاه تهران طی کرد
در دوران رضاشاه دانشگاه تهران کم و بیش یک محیط صرفاً علمی بود و به سبب نوپایی و اختناقی که در آن دوره وجود داشت، کمتر رنگ و بویی از سیاست در آن دیده میشد؛ به عبارت دیگر هنوز دانشگاه به عنوان بستری برای کنش سیاسی نبود و صرفاً دانشجویان و استادان به عنوان محیطی برای آموزش به آن مینگریستند؛ اما آمدن و رفتن شخصیتهای مختلف علمی و فرهنگی به دانشگاه تهران کار خودش را کرد. شخصیتهایی که بخشی از آنها پیوندی با سیاست داشتند و در باز شدن دید دانشجویان به امور و واقع روز بیتأثیر نبودند. همزمان گذر روزگار و رخ دادن وقایع مهم سیاسی در تهران این دانشگاه را به عرصه فعالیتهای سیاسی کشاند.
با سقوط حکومت رضاشاه در شهریور سال ۱۳۲۰ و گشایش فضای سیاسی، دانشگاه تهران مرکز فعالیت گروههای مختلف سیاسی از ملیگرا، اسلامی تا تودهای و … شد. نقطه اوج این فعالیتها سالهای پایانی دهه ۲۰ و آغاز دهه ۳۰ بود. هنگامی که صنعت نفت در دوره نخستوزیری محمد مصدق ملی شد و با حوادثی همانند ترور نافرجام محمدرضا پهلوی در دانشگاه تهران در سال ۱۳۲۷ و حادثه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در دانشکده فنی دانشگاه تهران همراه شد. این وقایع مقدمهای شد تا دانشگاه تهران برای سالها پایگاه مبارزه علیه نظام شاهنشاهی شود.
هشت سال بعد در اول بهمن سال ۱۳۴۰ همین مخالفتها موجب شد که چتربازان و کماندوها به دانشجویان معترض حمله کنند. اعتراض به تداوم تعطيلي مجلس شوراي ملي، عدم برگزاري انتخابات آزاد، اعتراض به اخراج پانزده هوادار جبهه ملی از دبیرستانهای دارالفنون و ابراز همدردی با دانشجویان دانشسرای عالی که در اعتراض به قطع کمکهزینه تحصیلی خود در کلاسها حاضر نشده بودند، از جمله مواردی مورد اعتراض دانشجویان بود. در این اعتراضها یک دانشآموز به نام مهدی کلهر کشته شد.
در ۱۵ خرداد ۴۲ دانشگاه تهران و خیابانهای مجاورش یکی از کانونهای مهم راهپیمایی اعتراضآمیز دانشجویان بود که به دنبال وقایع سیاسی مهمی از جمله بازداشت امام خمینی (ره) و انقلاب سفید شاه رخ داد و با سرکوب دانشجویان معترض همراه شد. منابع تاریخی این رویداد را يكي از مقاطع مهم تاریخی میدانند كه دانشگاه تهران در آن ايفاگر نقش ويژهاي بوده است. این قیام، یکی از برهههای حساس تاریخ ایران است که طبقات مختلفی از مردم با دانشجویان همراه شدند و دامنهی وسعت آن، تعدادی از شهرهای کشور را نیز در بر گرفته است. همین رویدادها و پیشامدها بود که موجب شد نام خیابان مقابل دانشگاه بعد از پیروزی انقلاب ۵۷ به خیابان «انقلاب» و نام میدان «۲۴ اسفند» به میدان «انقلاب» تغییر کند. تا همیشه نقش ویژه این مکان در انقلاب ۵۷ به یادگار بماند.
سایه سنگین دانشگاه بر خیابانهای مجاور
کنشگری دانشگاه و مبارزه دانشجویان آن برای رسیدن به خواستههایشان که همواره دست یافتن به آزادی بخشی از آن بوده هویت این مکان و مکانهای مجاور آن را شکل داده است. وقایع سیاسی مهمی که با محوریت دانشگاه تهران در این شهر رقم خورده است سبب شده تا توسعه مکانهای مجاور به دانشگاه تهران نیز بر مبنای هویت آن شکل بگیرد. میدان انقلاب به عنوان فضایی که نقش محوری در روند انقلاب داشت هنوز هم در کلانشهر تهران مرکزیت دارد. به مرکزیت میدان انقلاب خیابانهای ۱۲ فروردین، ۱۶ آذر، خیابان قدس و فلسطین نامگذاری شده است. نامهایی که ادبیات، تاریخ و نظام ارزشی انقلاب نقش پررنگی ایفا میکردند. منتهی شدن خیابان انقلاب به میدان آزادی هم همواره برای دانشجویان یادآور مسیری است که از دانشگاه تهران میگذرد.
از آنجایی که دانشگاه تهران خود بخشی از میراث تهران محسوب میشود توسعه و ساخت و ساز در جوار آن نیز بر مبنای آن صورت میپذیرد.
چکیدهای از ایران
دانشگاه تهران همواره در طول دهههایی از زمان تأسیسش میگذرد نه تنها کانونی برای آغاز شکلگیری جنبشهای سیاسی، راهپیماییها، گردهماییهای سیاسی، جلسات و سخنرانیها بوده بلکه تبدیل به مرکزی برای فعالیتهای فرهنگی و فرهنگساز تهران شده است.
ساخت دانشگاه تهران و رفت و آمد قشر دانشگاهی و روشنفکران موجب شد که بافت پیرامون آن به سرعت هویت فرهنگی بیابد. روشنفکران، نویسندگان و شاعران دههها است که اندیشههایشان پشت ویترین کتابفروشیهای انقلاب عرضه میشود. انقلاب با کتابفروشیها، فروشگاههای موسیقی، کافهها و سینماها، دالترجمهها، دفاتر حقوقی و انتشاراتیهایش نقش کلیدی را در عرصه فرهنگی تهران و ایران ایفا میکند. با این وجود هویت اصلی دانشگاه و میدان انقلاب به حضور همه فرهنگها در شکل دادن این فضا باز میگردد. دانشجویانی که از سراسر ایران به این دانشگاه میآیند، خیابانها و میدان را به چهارراه فرهنگهای ایران تبدیل میکنند. دانشجویانی که خیابان انقلاب، میدان انقلاب و دانشگاه تهران جزو جدایی ناپذیر زندگی آنها میشود.
۱۳ آذر ۱۳۹۹ – روزنامه چندرسانهای دروازه تهران