درباره گردشگری ادبی به مناسب هفته کتاب در تهران – دروازه تهران
- 29 آبان 1399
- دروازه تهران
- یک نظر

تهران نقشه ادبی ندارد
زهرا داستانی
متون ادبی، نویسندگان و میراث به جای مانده از آنها همیشه یکی از عواملی بوده که میل به دیدن شهرها را در مردم زنده کرده است. در طول تاریخ توصیفهایی که نویسندگان از شهرها با تکیه بر کلمات، نبوغ شاعرانه و فنون ادبی خود داشتهاند، گردشگران بسیاری را به سوی این شهرها کشانده است. شهرهایی که گاهی موطن و زادگاه همین نویسندگان بوده و خانههای به یادگار مانده از این ادیبان بخشی از جاذبههای دیدنی این شهرها را به خود اختصاص داده است. از شعرهای بهار تا فروغ فرخزاد، از داستانهای صادق هدایت و جلال آل احمد تا شعرهای محمدعلی سپانلو میتوان رد پایی از تهران یافت. شهری که نه تنها نامش بر عنوان این کتابها نقش بسته بلکه کوچهها، خیابانها و محلات تهران راویان داستانهایی هستند که برای شخصیتهای این کتابها رخ میدهند. با وجود نقشآفرینی بسیار تهران در آثار ادبی اما سهم این شهر از گردشگری ادبی ناچیز است.
رد پای تهران در آثار ادبی
تهران از جمله شهرهایی است که به واسطه پایتخت شدنش در طول ۲۰۰ سال گذشته نقشی محوری در آثار نویسندگان ایرانی داشته و بسیاری از نویسندگان را جذب خود کرده است. تهران گاهی به عنوان یک سوژه سیاسی در آثار نویسندگان نقش بازی میکند و گاهی با عواطف نویسنده پیوند خورده و یادآور خاطرات تلخ و شیرینی است که این شهر برای نویسنده رقم زده است. بهترین نمونه چنین یادکردهایی در پیوند با مکانهایی است که از نظر سیاسی در سرنوشت ملی مردم تأثیرگذار بودهاند. مکانهایی چون «میدان اعدام» و «توپخانه» که فروغ فرخزاد اینگونه در شعرش به آن اشاره میکند: «من در میان توده سازندهای قدم به عرصه هستی نهادهام/ که گرچه نان ندارد اما به جای آن/ میدان دید باز و وسیعی دارد/ که مرزهای فعلی جغرافیایش/ از جانب شمال به میدان پر طراوت و سر سبز تیر/ و از جنوب به میدان باستانی اعدام/ و در مناطق پرازدحام به میدان توپخانه رسیده است.»
آثار شاعران و نویسندگان ایرانی پر است از اسامی میدانها، کوچهها، خیابانها، پارکها و ساختمانهای خاص در تهران. با این حال اما کمتر گردشگری با خواندن این نامها در شعرها و داستانهای نویسندگان ایرانی، تهران را برای گردشگری انتخاب میکند یا این نامها را به عنوان مقصد گردشگری در تهران به خاطر میسپرد. اشعار فروغ فرخزاد اگرچه هنوز در میان جوانان محبوب است اما بعید به نظر میرسد که کسی با خواندن «میدان اعدام» در اشعار او سری به این میدان زده باشد. هرچند مزار فروغ فرخزاد در قبرستان ظهیرالاسلام سالها است که مقصدی برای بازدید گردشگران تهرانی به حساب میآید اما گردشگری تنها به بازدید از خانه موزهها و مزار این شعرا و نویسندگان ختم نمیشود. وجود تورهایی با ایده گردشگری ادبی میتواند نسبتهای خلاقتری میان ادبیات و گردشگری برقرار کند؛ مثلاً اگر در رمانی بخشی از داستان در یک مکان واقعی میگذرد، میتوان در آن مکان به داستان خوانی پرداخت و بسیار ایدههای دیگر
گردشگری ادبی چیست؟
گردشگری ادبی در جهان ایده جدیدی نیست. گردشگری ادبی مدرن را در قرنهای هجده و نوزده اروپا جستوجو میکنند. سدههایی که گروهی از مردم به قصد دیدن خانهها و آرامگاههای نویسندگان مشهور و همچنین چشماندازهایی که نویسندگان کلاسیک در نوشتههای خود آنها را شرح داده بودند، اقدام به سفر میکردند. سفرهایی که گاه تا سه سال به طول میانجامید. بیشتر کسانی که این سفرها را آغاز میکردند از افراد ثروتمند بودند و هدفشان کسب دانش و فرهنگ بوده است.
اگرچه هنوز شباهتهایی میان گردشگران ادبی معاصر با مسافران نخستین این نوع گردشگری وجود دارد اما تعریف گردشگری ادبی معاصر گستردهتر و متفاوت از قبل شده است. امروزه گردشگری ادبی یکی از زیرمجموعههای گردشگری فرهنگی و گردشگری میراث است که مکانهای مرتبط با نویسندگان ادبیات، داستانها و کتابهای ادبی، جشنوارههای ادبی را در برمیگیرد. این گردشگری همچنین تلاش دارد تا انگیزه بازدید از کتابخانهها و خرید از کتابفروشیهای شهر مقصد را نیز در گردشگران افزایش دهد.
سهم ناچیز تهران از گردشگری ادبی
امروزه بسیاری از کشورهای جهان روی گردشگری ادبی تمرکز کردهاند و به واسطه آن گردشگران بسیاری را به شهرها خود میکشانند. ایران با وجود این پیشینه غنی که در ادبیات دارد، از وجود گردشگری ادبی بیبهره است. تهران نیز از این قاعده مستثنا نبوده است. هرچند تعداد علاقهمندان به ادبیات فارسی که هرساله به خانههای مفاخر ادبی تهران سر میزنند قابل توجه بوده اما هیچ طرح و برنامه جامعی در تهران وجود ندارد که به این نوع گردشگری جهتدهی کند و آن را سامان بخشد. در سالیان اخیر تلاشهایی در حوزههای خصوصی و به شکل ذوقی و شخصی برای جذب گردشگر ادبی شکل گرفته که در نوع خود ارزشمند است؛ اما به هیچ وجه این اقدامات پاسخگوی ظرفیت بالقوهای که در تهران وجود دارد نیست.
موانع پیش پای گردشگری ادبی در تهران
موانعی که گردشگری ادبی نهتنها در تهران بلکه در ایران با آن روبهرو است غالباً همانهایی است که کل صنعت گردشگری ایران را تحت تأثیر قرار میدهد؛ مانند نبود زیرساختهای لازم از جمله هتلها، وسایل حمل و نقل عمومی و … . با وجود این مشکلات عمومی که تمامی انواع گردشگری با آن دست و پنجه نرم میکنند، گردشگری ادبی مشکلات مخصوص به خود را دارد. اگر از ناآشنایی راهنمایان تورهای گردشگری با فرهنگ و ادبیات فارسی بگذریم، فقدان نقشه فرهنگی-ادبی برای شهر تهران بر مشکلات این نوع از گردشگری افزوده است.
یکی از ملزومات اساسی سفر در همه زمانها داشتن نقشه بوده است. چه آن زمانی که افراد با نقشه کاغذی در دست به سفر میرفتند و چه امروزه که ابزارهای سادهتر و در دسترستری مثل نقشههای آنلاین در گوشی همراه وجود دارد؛ بنابراین میتوان گفت مهمترین اقدام برای گسترش گردشگری ادبی در تهران شاید پیوند زدن ادبیات به نقشه جغرافیایی این شهر باشد. نقشهای که تاکنون تهیه نشده یا آنهایی که وجود دارد ناقص است. با این حال شاید برطرف کردن این مشکلات در گام اول آگاهی بیشتر مسئولان از فرصتهایی است که این نوع گردشگری میتواند برای تهران رقم بزند.
۲۹ آبان ۱۳۹۹ – روزنامه چندرسانهای دروازه تهران