هرچند سابقه دستفروشی در ایران به گذشتههای دور بازمیگردد اما رشد چشمگیر این پدیده طی یک دهه اخیر که کشور با بحران اقتصادی همراه بوده بهعنوان یک پدیده خاص مورد توجه قرارگرفته است. گاهی به شدت با آن مقابله شده و گاهی پیشنهادهایی برای قانونی شدن آن به عنوان یک واقعیت اجتماعی از سوی مسئولان مطرح میشود. با این حال در این سالها نه دستفروشی از خیابانهای شهرها حذف شده و نه به صورت قانونی درآمده است. حالا اما با وخامت اوضاع اقتصادی در ایران کارشناسان پیشبینی میکنند که موج جدیدی از دستفروشی در راه است. تهران با دارا بودن بیشترین ساکنان مهاجر و نیازمند کار از جمله شهرهایی است که به طور فزاینده با پدیده دستفروشی مواجه است.
پدیده دستفروشی در کلان شهرها روز به روز دامنه بیشتری یافته تا جایی که سیستم حمل و نقل عمومی درون شهری را نیز درگیر خود ساخته است. مترو تهران روزانه شاهد حضور صدها زن، مرد و حتی کودک و سالمند است که برای کسب معاش روزانه خود دستفروشی میکنند.
نگرشها به دستفروشی عموماً منفی است. اقتصاددانان دستفروشی را حرفه نمیدانند. چراکه دستفروشان مالیاتی به دولت پرداخت نمیکنند و دولت بر فعالیتهای آنها نظارتی نمیکند، به طور ناخواسته آسیب اقتصادی به کشور وارد میکنند در صورتی که اگر این افراد در کارگاههای تولیدی مشغول به کار بودند، سالیانه به دولت مالیاتی پرداخت میکردند و دولت نیز میتوانست این مالیات را صرف تقویت اقتصاد کشور کند. دستفروشان با فروش کالاهای خود به قیمتهای ارزانتر از مغازهها و فروشگاهها به دلیل عدم پرداخت مالیات برای کالاهایشان، به اصناف مختلف نیز آسیبهای جدی وارد میکنند.
دستفروشی به مثابه معضل اجتماعی
اغلب دست فروشی را یک معضل اجتماعی میدانند و فارغ از تبعات اقتصادی آن، حضور دستفروشان در گوشه و خیابانهای شهر را مانعی برای تردد راحت شهروندان و مخل آرامش آنها میدانند.
این نگاه نسبت به دستفروشان سبب شده که متولیان و مدیران شهری سعی در حذف دستفروشی از شهر کنند. با این حال طرحهای انضباط شهری برای حذف دستفروشان نتوانسته مؤثر باشد و عموماً شکست خورده است. شکست این طرحها برای حذف دستفروشان در شهرهایی چون تهران سبب شده تا متولیان امر با نگاه متفاوت به این پدیده بنگرند و سخن از نظم دهی و قانونی کردن فعالیت دستفروشان به زبان بیاورند. هرچند این موضوع تا به امروز محقق نشده است. اگرچه در این سالها بازارچههایی به دستفروشان اختصاص داده شده اما عموماً فصلی بوده و دوباره آنها را به کف خیابانهای شهر بازگردانده است.
در نبود اقداماتی برای قانونی کردن کار دستفروشان در شهرهایی چون تهران که همیشه تعداد قابل توجهی از دستفروشان در گوشه و کنار خیابانها و میدانهای آن دیده میشوند، وخامت اوضاع اقتصادی سبب شده تا بر تعداد بیکارانی که شاید دستفروشی را برای تأمین معاش خود انتخاب کنند افزوده شود.
ورشکستگی مالها و افزایش دستفروشان
پرویز اجلالی، استاد دانشگاه و جامعه شناس در گفتوگو با شهر معتقد است: «در ایران بیکاری روز به روز بیشتر و کارخانهها تعطیل میشود، بنابراین طبیعی است که در شرایط امروز دستفروشی باید آزاد شود چون دستفروشی رو به گسترش است. به طوری که مگامالها در صورتی که شرایط اقتصادی به همین منوال پیش رود همگی ورشکست میشوند، البته جز افرادی که آنها را ساختهاند نمیتوانند از این مگامالها خرید کنند؛ قشر پولدار و رانت خواری که آنها را میسازند و بانکهایی که پولهای مردم را میگیرند؛ اما با این شرایط اقتصادی که طبقه متوسط رو به پایین باید بخش بزرگی از درآمد خود را صرف تهیه غذا کند طبیعی است که آنان نمیتوانند از این مراکز خرید کنند.»
راه اندازی بازارهای دستفروشی چارهای برای اقتصاد بد است
به گفته او؛ در صورت ادامه این روند اقتصادی، چه شهرداری بخواهد چه نخواهد، چه مجلس قانونی کند و چه نکند مالها ورشکست میشوند و خیابانها را دستفروشان اشغال میکنند. از طرف دیگر هم مهاجران که از بیکاری و فقر به شهرهای اطراف تهران کوچ میکنند دستفروشی را در شهر تهران انجام میدهند چون میدانند مشتری بیشتری خواهند داشت.
استاد بازنشسته جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است؛ روند افزایش دستفروشی ادامه خواهد داشت، مگر اینکه اقتصاد راه بیافتد. به محض اینکه کارخانه راه بیافتد و به کارگران مزد بدهند همگی به اشتغال پایدار روی میآورند؛ اما تا این شرایط اقتصادی وجود دارد دستفروشی باید تحمل شود. اگر شهرداری میخواهد با این شرایط اقتصادی همراه باشد میتواند بازارهای دستفروشی درست کند.
تهران از جمله شهرهایی است که بیشترین تعداد دستفروشان را در خود جای داده است. از خیابانها و میدانهای اصلی شهر گرفته تا اتوبوسها و قطارهای مترو. اوضاع نابسامان اقتصادی در شهری چون تهران که هزینه و مخارج زندگی در آن بالا است، میتواند افراد بیشتری را به سوی دستفروشی سوق دهد. افزایش تعداد دستفروشان در شهر فارغ از اینکه ظاهر شهر را مخدوش میکند، حکایت از آن دارد که طبقات اجتماعی فرودست در تهران در حال افزایش است. این اتفاق بیش از آنکه به زیان شهروندان باشد، بیشترین ضربه را به تهران وارد میکند.