چرا طرح انتقال پایتخت از تهران مطرح شد؟ – دروازه تهران
- 13 مهر 1399
- دروازه تهران
- یک نظر

زهرا داستانی
در طول تاریخ ایران، تجربه انتقال پایتخت از شهری به شهر دیگر با تغییر حکومتها امری رایج بوده است. با انتخاب تهران به عنوان پایتخت از سوی بنیانگذار قاجار حالا این شهر به پایتخت ۲۰۰ ساله ایران بدل شده است. اگرچه در طول این سالها بحثهای بسیاری درباره انتقال پایتختی از تهران به شهر دیگری مطرح شده اما همچنان عنوان پایتختی بر دوش تهران است.
تهران ۲۳۵ سال است که پس از فرمان آقامحمدخان قاجار در سال ۱۱۶۴ و پس از تاجگذاری در کاخ گلستان پایتخت ایران شده و ۱۱۳ سال است که عنوان پایتختی را از اولین مجلس شورای ملی بعد از مشروطیت به صورت قانونی کسب کرده است. اگرچه تهران پیش از انتخاب شاه قاجار تجربه نشان شدن از سوی شاه طهماسب اول صفوی و تجربه انتقال و مرکزیت حکومت در دوره کریمخان زند را تجربه کرده بود، اما از زمانی که شاه قاجار این شهر را به پایتختی انتخاب کرد، این روستای کوچک همجوار شهر ری راه توسعه را آغاز کرد. هر چند خود آقامحمدخان علاقهای به شهرسازی نداشت و بخش عمدهای از دوران حکمرانیاش را به جنگ و غارت گذراند اما جانشینانش به فکر توسعه شهر افتادند. وقتی ناصرالدین شاه تصمیم گرفت که راه دنیای جدید را به ایران باز کند، توسعه تهران شتابی دو چندان گرفت و حالا بعد از یک سده تهران به یکی از ابرشهرهای جهان تبدیل شده و بیش از هر زمان دیگری انتقال پایتخت از تهران به شهری دیگر غیر ممکن نشان میدهد. امری که در این سالها چند بار مطرح شده اما تاکنون تحقق این امر امکانپذیر نبوده است.
چرا بحث انتقال پایتخت مطرح شد؟
تاریخ بحث بر سر انتقال پایتخت از تهران به نقاط دیگری از کشور سال ۱۲۰۹ شمسی که زمینلرزهای شدید طی چندین ثانیه این شهر را ویران کرد مطرح شد. بعد از آن هر از گاهی این مسئله به مناسبتهای مختلف مطرح شده است.
اما شاید اولین بار به شکل جدی داستان انتقال پایتخت در سمیناری تحت عنوان مسائل اجتماعی شهر تهران در اردیبهشت سال ۱۳۴۱ در دانشگاه تهران، از سوی موسسه علوم اجتماعی مطرح شد. در آن جلسه بسیاری از مشکلات تهران مطرح شد و طرح انتقال پایتخت در حاشیه این موضوعات مورد بررسی قرار گرفت. این سمینار زمینهساز تهیه طرح جامع شهر تهران سال ۱۳۴۵ شد. طرحی که سال ۱۳۴۹ به تصویب رسید.
در آن سالها جمعی از متخصصان شهرشناسی با همکاری کارشناسان خارجی مطالعات اولیه خود را روی شهر تهران آغاز کردند. جمعیت شهر تهران با توجه به رشد مهاجرت و افزایش تولید در حالت خوشبینانه ۱۲ میلیون نفر و به طور بدبینانه ۱۶ میلیون نفر پیشبینی شد. پیشبینی که یک واقعیت تلخ را نشان میداد و آن کافی نبودن منابع آبی و ذخایر مادی تهران برای این تعداد جمعیت بود. براساس برآوردی که در آن زمان صورت گرفت، منابع آبی و ذخایر مادی تهران فقط کفاف ۵ میلیون نفر در تهران را میداد. با وجود این برآوردها و پیشبینیها از آینده تهران، بحث بر سر انتقال پایتخت بدون هیچ اقدام مؤثری مسکوت ماند.
سال ۶۹-۱۳۶۸ بود که طرح انتقال پایتخت به عنوان یک گزینه برای گریز از وضعیت ناهنجار تهران در هیئت دولت مطرح شد. بار ترافیکی سنگین و آلودگی هوا موضوع انتقال پایتخت به شاهرود، خدابنده، زرند فارس، دورود، ازنا و شهرهای دیگر را به میان آورد. به دنبال آن وزارت مسکن و شهرسازی مأموریت یافت تا بررسیهای اولیه این طرح را مورد مطالعه قرار دهد ولی در نتیجه این مطالعه به دلایلی از قبیل هزینههای زیاد، طولانی بودن فرآیند انتقال و عدم ثمربخشی این طرح در کاهش جمعیت شهر تهران، طرح مذکور مورد تأیید کارشناسان قرار نگرفت.
در سال ۱۳۷۵ بحث انتقال پایتخت مجدداً بر سر زبانها افتاد. یک نماینده مجلس در سخنانی خواستار انتقال برخی از وزارتخانهها، ادارات، پادگانها و کارخانهها به شهرهای همجوار تهران شد. در طرح جامع شهر تهران نیز مادهای به تصویب رسید که طی آن احداث هر گونه کارخانه در شعاع ۱۲۰ کیلومتری تهران ممنوع شد؛ اما باز هم اقدام عملی درباره آن به سالهای بعد موکول شد.
سال ۱۳۸۶ این موضوع از سوی مسئولان وزارت کار و وزارت کشور مورد توجه قرار گرفت و در ادامه در سال ۱۳۹۱ مجلس نیز به این موضوع ورود پیدا کرد، اما در تمامی این مراحل طرح مذکور موافقان و مخالفانی جدی داشته است. از جمله اهدافی که موافقان انتقال پایتخت مطرح کردهاند، تمرکززدایی، حل مسائل تهران همچون تراکم جمعیت، آلودگی هوا، ترافیک سنگین بوده است. حتی موافقان به مسائل امنیتی و حاکمیتی هم اشاره کردهاند. از جمله اینکه پایتخت نباید در نقطهای واقع باشد که تهدیدهای طبیعی مثل زلزله بتواند آن را دچار مشکلات اساسی کند.
ورود جدی دولت به طرح انتقال پایتخت
بحث انتقال پایتخت، بهمن ۱۳۹۱ ابتدا با عنوان «انتقال پایتخت اداری-سیاسی» با امضای ۵۲ نفر از نمایندگان در مجلس اعلام وصول شد اما در سالهای ۹۲ و ۹۳ که بررسی آن در کمیسیونهای تخصصی و صحن مجلس به جریان افتاد، تحت تأثیر دیدگاههای مقامات وزارت راه و شهرسازی، شورای شهر تهران و همینطور نمایندگان، نام و محتوای طرح تغییرات اساسی پیدا کرد بهطوری که در مرداد سال ۹۳، این طرح با نام جدید «امکانسنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران» به تصویب مجلس رسید. این شاید اولین بار بود که بحث انتقال پایتخت از تهران به شهر دیگر تا این مراحل به صورت جدیتر پیش رفت و حتی نام سمنان به عنوان پایتخت بعدی ایران مطرح شد. عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی وقت با حکم رئیسجمهوری متولی پیگیری مطالعات طرح انتقال پایتخت شد و در طول سالهای ۹۲ و ۹۳ کارگروه ویژهای را در وزارت راه و شهرسازی برای مطالعه و بررسی طرح انتقال پایتخت تشکیل داد. از جمله نتایجی که از این مطالعات عمومی شد این جمله عباس آخوندی بود: «انتقال پایتخت پروژه بسیار گرانقیمتی است که هزاران هزار میلیارد تومان هزینه دارد.» هزینهای سنگین که سبب شد تا آبان ماه ۹۸ دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری از منتفی شدن انتقال پایتخت بهطور کامل خبر دهد.
اما تهران در همه این سالهایی که گروهی با مطرح کردن ایده تغییر پایتخت به دنبال پاک کردن صورت مسئله بودهاند با چالشهای بیشتری روبرو شده از افزایش جمعیت، آسیبهای اجتماعی، خطر زلزله، شکاف طبقاتی، بافتها فرسوده، جمعیت حاشیهنشین یا بحرانهایی رو به رشد بودهاند یا همچنان برقرارند. چالشهایی که برقرار بودن و برطرف نشدن آنها هر روز تبعات و هزینه بیشتری روی دست کشور میگذارند.
پیشنهاد انتقال بدون هزینه پایتخت به دولت
حالا اما بحث انتقال پایتخت برای بار دیگر از سوی قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) مطرح شده است. ابوالفضل ابوترابی، عضو ناظر مجلس در شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکز زدایی از تهران گفته: «این نهاد نظامی نامهای را رسماً به رئیس جمهور ارسال کرده و بدون اینکه پولی از دولت بخواهد عنوان کرده که ساماندهی تهران را انجام میدهد و انتقال پایتخت سیاسی و اداری را نیز به سرانجام میرساند.» این خبر اگرچه سر و صدای بسیاری در رسانهها به راه انداخت اما تاکنون واکنشی از سوی ریاست جمهوری به این نامه نشان داده نشده است.
اما پیروز حناچی، شهرداری تهران معتقد است که «دوستانی که این ایده را مطرح کردهاند، دنبال چیزی از جنس انتقال مرکز سیاسی هستند، نه انتقال پایتخت.» او گفته: «اگر اینطور که تهران را اداره میکنیم جای دیگری را هم اداره کنیم مشکلات مشابه هم به وجود میآید. برخی تصور میکنند که با انتقال پایتخت مشکلات تهران حل میشود، درحالیکه مشکلات تهران به جای خود باقی میماند.»
محسن هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای شهر تهران نیز با انتقال پایتخت از تهران مخالفت کرده و گفته: «هر دولتی که در گذشته اداره امور را در دست گرفته، در خصوص انتقال پایتخت مطالعاتی را انجام داده و هزینهای پیشبینی کرده است، اما نظر ما این است که هزینه پیشبینی شده به خود تهران اختصاص پیدا کند تا بتوانیم مشکلات آن را حل و فصل کنیم».
بحرانهای تهران بر سر جای خود باقی است. مدافعان ایده انتقال پایتخت مشخص نکردهاند که تکلیف بافتهای فرسوده، ساختمانهای ناایمن و جمعیت ساکن در این شهر بعد از انتقال پایتخت چه خواهد بود. آیا خطر زلزله و گسلهای فعال بعد از انتقال پایتخت برطرف خواهد شد. آیا با انتقال پایتخت دیگر خطر زلزله جان شهروندان تهرانی را تهدید نمیکند؟
۱۳ مهر ۱۳۹۹ – روزنامه چندرسانهای دروازه تهران